به گزارش شهرآرانیوز؛ پژوهندگان سیاسی همواره در پی تبیین علل این ناکارآمدی بوده و علل مختلفی را در حوزه سیاسی، تاریخی، اقتصادی، فرهنگی و حقوقی، برای این معضل برشمرده اند؛ عاملی، چون ساختار سیاسی قدرت در ایران پیش از انقلاب که باعث تشکیل احزاب فرمایشی و ناامن بودن فضای واقعی تحزب میشد و بدبینی عمومی به جایگاه احزاب و... در سالهای پس از انقلاب.
با این حال چهرههای سیاسی تلاش میکنند هر یک از منظری متفاوت، وضعیت احزاب در شرایط کنونی را آسیب شناسی کنند و با گوشزد کردن ضرورت شکل گیری سازوکار تحزب در کشور و ثمرات آن برای نظام سیاسی، به ارائه راه حل بپردازند.
حجت الاسلام محسن رهامی، فعال سیاسی، در گفتگو با «ایسنا»، درباره ضرورت شکل گیری نظام تحزب در کشور و تأثیر آن بر نظام سیاسی گفت: حاکمیت احزاب، لازمه برقراری نظام جمهوریت است. هیچ کشوری را نمیتوان یافت که به معنای واقعی کلمه جمهوری باشد و احزاب در آن حرف اول و آخر را نزند. کشورهای اروپایی و آسیایی از قبیل ژاپن، هند و کره جنوبی بر محوریت احزاب حرکت میکنند. اما در کشور ما احزاب با وجود استقرار نظام مشروطه و جمهوری اسلامی که هر دو مبتنی بر انتخابات و احزاب است، هنوز جا نیفتاده اند و نظام حزبی برقرار نشده است.
در نتیجه جریانهای سیاسی در انتخابات بدون تابلو از نامزد انتخابات ریاست جمهوری یا لیست انتخابات مجلس شورای اسلامی و شورای شهر حمایت میکنند، اما هیچ گاه برای عملکرد خود در معرفی این افراد به مردم پاسخگو نیستند و همین موضوع به اعتماد عمومی آسیب زده است. نظام انتخاباتی و سیاسی ما مبتنی بر نظام حزبی نیست و احزاب در تصمیم گیریها دست بالا را ندارند.
بعضا حزبی بودن حتی امتیاز منفی محسوب میشود و حتی صلاحیت دبیران کل احزاب هم در انتخابات تأیید نمیشود. زمانی هم که رئیس جمهوری با حمایت احزاب به قدرت میرسد، اعلام میکند که به هیچ جریان و حزبی وابستگی ندارد.
در واقع در ایران احزاب به معنای واقعی شکل نگرفته اند و بیشتر محافل نزدیک به قدرت و جریانهای حاکم در بستن لیستها یا تهیه لیست وزرای پیشنهادی نقش دارند.
وی افزود: احزاب بلاتکلیف هستند و خود را هم مسئول شرایط کشور نمیدانند، چون به آنها اجازه فعالیت در انتخابات اخیر داده نشده است. از نگاهی دیگر، سکوت جریانهای سیاسی نگران کننده است و اصلا علامت خوبی نیست. اگر حسگرهای جامعه از کار بیفتد، جامعه هم دچار کرختی میشود.
داریوش قنبری، عضو شورای مرکزی حزب مردم سالاری، در گفتگو با «برنا» درباره لزوم تشکیل احزاب فراگیر در کشور و آسیب شناسی وضعیت کنونی احزاب موجود گفت: فعالان سیاسی باید به سمت تشکیل احزاب فراگیر و قدرتمند بروند؛ احزابی که در زمان حضور در قدرت، برنامههای خود را اجرا کنند و در زمان دوری از قدرت رقیب را نقد کنند. به هر حال این یک ضرورت است و این ضرورت باید در مسیر توسعه مورد توجه جریانهای سیاسی کشور قرار بگیرد. اینکه ما بیش از صد حزب دارای مجوز از وزارت کشور داریم، ولی هیچ کدام از آنها حزب به معنی واقعی کلمه نیستند، مسئله است.
برخی از این احزاب آن قدر بی نام و نشان هستند که حتی نامشان برای برخی از فعالان سیاسی هم ناآشناست. این احزاب در واقع با مفهوم واقعی حزب بیگانه هستند و کارکردهایی راکه حزب در جهت فعالیت باید داشته باشد، ندارند و نمیتوانند نقش فعالی در کشور داشته باشند؛ نه آن قدر قوی هستند که بتوانند برنامهای برای توسعه داشته باشند و نه حتی توان کادرسازی دارند. برای حل این مسئله، بهترین کار این است که احزاب محفلی در هم ادغام شوند و احزاب فراگیر را به معنای واقعی یک حزب پدید بیاورند.
عزت ا... یوسفیان ملا، نماینده ادوار مجلس، در گفتگو با «برنا»، درباره لزوم تشکیل احزاب فراگیر در کشور گفت: ما در احزاب سیاسی طرز تفکر نزدیک به هم نداریم. زمانی که یک حزب تشکیل میشود، کسانی که وارد آن حزب و تشکیلات میشوند، صددرصد فکرشان با آن تشکیلات یکی نیست. وقتی این وضعیت درجریان است آن دیدگاه مشترک نسبی دیگر حاصل نمیشود.
البته در هیچ جای دنیا کسی نمیتواند بگوید فردی که وارد حزبی شد، صددرصد با آن حزب هم عقیده است. همه نسبی هستند، ولی نسبت یکی بالاتر و نسبت دیگری پایینتر است، اما به هر حال باید نسبتی بین آن افراد و آن حزب باشد که در ایران این طور نیست. در این شرایط افراد، دیگران را جزو خودشان نمیدانند و شباهتی بین آنها و خودشان نمیبینند. وقتی چنین تضادی را در طرز تفکر میبینیم، دیگر اساسا میتوانیم بگوییم حزب فراگیر معنایی دارد؟